امروز خیلی شاد و شنگول و خجسته! و یک چیزی خل صبح ساعت هفت بیدار شدم برای خودم چای دم کردم آهنگ گذاشتم قر دادم و توی گروه دانشگاه با انرژی مدل گویندگان رادیوی صبح پیام فرستادم و به قول استاد رپ رادیو سلولی شدم باز و کم کم هم حاضر شدم و رفتم دانشگاه و باید بگم خدایا شکرت که اساتید باحالی داریم که عین سرمایی تو کارتون مدرسه موش‌ها می‌مونن به همون اندازه سرمایی! شما فرض کنید من فقط و فقط مانتو تنم بود با یه لایه بسیار نازک تاپ زیرش و تمام مسیر تا دانشگاه هم پنجره رو داده بودم پایین و داشتم آواز میخوندم چندتا از پسرها بلوز آستین کوتاه پوشیده بودن و هیچ کدوم سردمون نبود بعد اون وقت استادمون انقدر سردش بود از سرما دندون‌هاش می‌خورد بهم! میتونم بگم واقعا مردم براش خصوصا وقتی عین یه بچه شد یهو و گفت آخه خیلی سرده چطوری من بهتون درس بدم! بعدم داشت ایده میداد ورزش کنیم گرم شیم خب آخه استاد انقدر بامزه میشه؟ یک استاد تازه کار و جوان و خل و چلم نیستا ولی خب عین استاد استندآپ کمدی باحال و شوخه یعنی گاهی یه حرکتایی میزنه که میخوام بمیرم براش با وجود حدود چهل و اندی سال سن کودک درونش انقدر زنده و سرحاله که نگو و نپرس (جهت رفع ابهام برخی منحرفین دیگه نگم مثلا فلانی! ایشون یک استاد خانم هستن حرف در نیارید برام!) خلاصه که انقدر از دستش خندیدم که خدا میدونه ولی خب یه جورایی هم حق داشت آخه منم بعد یک ساعت داشت کم کم سردم میشد و یک کشفی کردیم توی کلاس سردتر از بیرون بود! پیدا کنید پرتقال فروش را!

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

علیرضا طهرانی سختی گیر ؛ قیمت سختی گیر حرفای ستاره دار* درب چوبی زهره معرفي کامل يو پي اس و استابلايزر مرجع کامل سیستم های صوتی ایران اخبار لوازم خانگي دیزل ژنراتور پایگاه خبری میلاد رسالت مرکز مشاوره و خدمات مامایی مادرانه