امروز با سه تا استاد خیلی باحال کلاس داشتم اولش با یه بابابزرگ مهربون و باحال و دوست داشتنی که آدم دوست داره بغلش کنه بعدش با یک فرد جهش یافته که بهم کوبیده شده‌ی همسر امام خمینی و خود امام خمینیه! آخه جلسه پیش برگشت گفت من خمینیم بعد ما دچار اشتباه شدیم فکر کردیم میگیم که میگه من آیت الله خمینیم نگو که میگه من اهل خمین هستم خب خواهر من درست بگو بعد توی اسم و فامیلش هم اسم همسر آیت الله خمینی هست خلاصه که من بهش میگم آیت الله خمینی و همسر یعنی امروز سرکلاس پی بردم بعد خیلی خیلی استاد باحالیه‌ها بعد دانش خانواده هم میگه فقط می‌خندیم یعنی از خنده پخش و پلاییم کف زمین اصلا یه وضعیتی
بعدش با خدایگان ابهت کلاس داریم جلسه اول ما رفتیم ته ته کلاس که بخوابیم بعد وقتی که وارد شد من و تارزان غیرتی گفتیم یا برگام ولی برخلاف قیافه با ابهتش بسیار مهربونه فقط درسش خسته کننده است چون برای ما جذاب نیست بعد من و تارزان میریم ته فقط می‌خندیم البته امروز به من گفت میتونی نیای ولی خب من دلم نمیاد تارزان تنهایی عذاب بکشه.
و اینکه خدایگان آمون رحم کرد که امروز استاد اولی گفت آزمایش با اسید قوی رو من انجام میدم آزمایش با اسید استیک یا همون سرکه رو شما انجام بدین چون که دیدم حسش نیست دستکش دستم کنم و یک سی سی سرکه هم ریخت رو دستم انقدرم غلیظ بود لعنتی همونشم دستمو سوزوند! تهشم آزمایش‌مون خراب شد.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود سريال جديد ناب زیست تامین کننده انواع بلوئر _ دیفیوزر _ پکینگ مدیا و .. 09126218533 اخبار تعطیلی مدارس وکيل ايراني تابلوسازی نامور چاپ کلمه maspad انتقال قانونی اجناس از مرز علی بابا