۱.دیروز برق رفت من گوشیمو گذاشتم حالت پرواز تا از حالت پرواز درآوردم استاد آنجل زنگ زد انقدر همزمان که دچار شوک شدم بعد شانس از خونه‌شون زنگ زده بود و من فقط پیش شماره رو دیدم و فکر کردم لی‌لی پوته ولی شکر خدا بخاطر بی‌حوصلگی مثل همیشه جواب ندادم و گرنه که باید ترک تحصیل میکردم!.

۲. پارسال دلم میخواست برم راهیان نور یکی از بچه‌های بسیج حرفی زد که ناراحت شدم و بدون اینکه بهش بگم و بروز بدم منصرف شدم و نرفتم حالا نمیدونم فهمیده یا چی که به زور می‌خواد ببرتم راهیان نور در صورتی که من امسال دلم نمیخواست برم ولی خب اصرارش سبب شد بگم ان شا الله خیره و ثبت نام کنم. ان شاء الله که خیره.

ولی حس می‌کنم نباید امسال می‌رفتم و درست نیست این رفتن با این وضع با این حال.

بعدا نوشت: حاجی کرکام. الان دیدم ایام اعتکاف داریم می‌ریم. دیگه جدی خیره ان شاء الله 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یادداشت‌ها و اسناد Gina نرم افزار حسابداری قیاس الو مشاوره سیلیس Michael کلینیک پوست و مو رز فانوس کامپیوتر